کوچههای قدیمی رنگ و بوی خاص خودشان را دارند و تمام تفاوتشان با محلههای امروزی در وجود بناهای قدیمی است که هنوز در این کوچهها به چشم میخورد. بناهایی با معماری خاص که فرهنگ و هویت قدیم را برایمان تعریف میکنند. متأسفانه برخی از مردم ما ارزش معنوی و فرهنگی آن را نمیدانند و ندانسته تیشه بر ریشه هویت و فرهنگ تاریخی این شهر میزنند. کوچه آیتالله خامنهای در محله سرشور هم یکی از همان کوچههای قدیمی است که شما میتوانید گوشههایی از معماری سنتی گذشته را در آن ببینید. این روزها یکی از خانههای سنتی، معروف به خانه «نوریان» به همت گروه تسهیلگری محله سرشور جان دوباره گرفته و با تمام کم و کاستیهایش رنگ و بوی گذشته را به خود میبیند.
منزل نوریان مربوط به دوره پهلوی اول در کوچه آیتا... خامنهای، روبهروی پارک محلی نرگس واقع شده و در تاریخ ۲۲مرداد ۱۳۸۴ با شماره ثبت ۱۳۱۰۵ بهعنوان یکی از آثار ملی به ثبت رسیده است. هر چند طبقه همکف این خانه در اجاره نانوایی است و حیاطش به سمت تخریب میرود، اما طبقه بالای آن بازسازی شده و گذشته را برای بازدیدکنندگانش تداعی میکند. مرمت این خانه بهانهای شد تا گپ و گفتی درباره گذشته و مراحل بازسازی آن داشته باشیم.
حاج محمد جمعه یکی از همسایگان قدیمی این خانه است. او از بدو تولد یعنی سال ۱۳۲۵ در این محله سکونت داشته، این ساکن قدیمی محله سرشور میگوید: فکر میکنم خانه نوریان قدمتی ۱۳۰ یا ۱۴۰ ساله داشته باشد. دلیل نامگذاری خانه به نام «نوریان» بهخاطر مالک قبلیاش آقای نوریان است که از ملاکان شیروانی بوده است. وی مسجد جامع شیروان را هم بنا کرده است. مرحوم نوریان این ملک را با برادرش خریداری میکند و هر زمان که برای زیارت به مشهد میآمدند در اینجا سکونت داشتند. آن زمان این ملک و خانههای مجاور آن زیبایی خاص خودشان را داشتند. از مغازه سوپر کنار کوچه خمسه تا سر کوچه حمام برق بود یک معمار درست کرده و بناها به صورت یکشکل متصل به هم بودند، نام معمارش را بهخاطر نمیآورم، اما بناهای زیبایی در این کوچه ساخته شده بود، اما حیف از آن همه زیبایی که در این سالها تخریب شد و دیگر چیزی از آن باقی نمانده است.
دفاتر تسهیلگری با هدف آسانسازی و شتاب در فرایند بازآفرینی شهری در بافتهای فرسوده تأسیس شدهاند که وظیفه اصلی آنها برقراری ارتباط با ساکنان بافت فرسوده، معرفی مشوقها، تسهیلات و معافیتهای موجود و حل مشکلات احتمالی ساکنان محله در زمینه نوسازی بناها و تجمیع ساختمانهاست. این دفاتر با استفاده از داشتهها و توانمندیهای محلی، در تعامل با جوامع محلی برای رفع کمبودها اقدام میکنند. سعید گلستانی، دکترای معماری و مشاور دفتر تسهیلگری سرشور، در بررسی تاریخچه خانه نوریان ما را همراهی میکند.
وی از شروع کارشان در این خانه تاریخی برایمان اینچنین میگوید: گروه ما به عنوان گروه تسهیلگر در این مکان مشغول به کار شدند. برای انجام این کار صلاح دیدیم ظرفی که در آن فعالیت میکنیم متناسب با کارمان باشد. بر اساس بررسیهای انجام شده در محله وارد مذاکره با مالک خانه تاریخی نوریان شدیم و این خانه را اجاره کردیم. هدف ما احیای بافت تاریخی مشهد است، برای همین در محله تاریخی و خانه ثبت میراث فرهنگی مستقر شدیم تا متناسب با کارمان باشد.
وی درباره تخریب خانههای تاریخی بیان میکند: مالکان آثار تاریخی به دلیل ناآشنا بودن با کارکردهای بناهای تاریخی دچار مشکل میشوند. متأسفانه میراث فرهنگی فقط نگاهش حفاظت بناست و اینکه مالک چگونه میتواند از این ملک انتفاع ببرد یک بحث دیگر است که هیچ سازمان و ارگانی به آن توجه نمیکند. بیشتر این خانهها در ورثه هستند و وارثان به دنبال انتفاع مالی هستند و وقتی به آن نمیرسند با هر بهانهای که بتوانند به تخریب آن کمک میکنند تا هر چه زودتر آن ملک از بین برود. خانه نوریان هم مانند دیگر بناها به سمت تخریب میرود. در خانه نوریان طبقه همکف نانوایی است که برای کارش حیاط را مسقف و آجرهای پیرامونی حیاط را کاشی کرده، با این کار آسیب جدی به ملک وارد شده است. اگر مشاوری در کنار مالک قرار داشت حتما راهکارهایی به او نشان میداد که علاوه بر انتفاع مالی مانع تخریب این ساختمان تاریخیهویتی شود.
این بار به معنای واقعی شانس در خانه نوریان را زده و به او کمک میکند تا تخریب نشود. خانهای که خیلیها قدرش را نمیدانند و برای رسیدن به منافع مالی میخواهند او را زنده بهگور کنند و مانند بسیاری از خانههای تاریخی از بین ببرند.
بنای خانه نوریان، ساختمانی قدیمی است که تودهاش سمت شمال قرار دارد و درحال حاضر در طبقه پایین آن تعدادی مغازه تجاری ساخته شده است. ورودی ساختمان در سمت جنوبی حیاط بوده و محدوده جرمگذاری ساختمان در ضلع شمال و ضلع شرقی است. در ضلع غربی خانه دیوار است و سمت جنوب هم به کوچه بنبست ممر دارد که یکی دو اتاق آنجاست، اما این اتاقها و نمای زیبای حیاط ساختمان از دید پنهان مانده و با سقف پوشیده شده است. اتاقهای پیرامون حیاط بخشی به عنوان اتاقهای خدماتی بوده و بخش دیگر به عنوان مطبخ استفاده میشده است که دودکشهای آن هنوز هم دیده میشوند.
این خانه دو در ورودی دارد که هر دو در سیمانکاری شده و زیبایی آجرهای سردر آن در زیر سیمانهای سیاه زمخت پنهان شده بود. گلستانی درباره این سیمانکاریها توضیح میدهد: این سؤال پیش میآید که چرا مالکان قدیمی در مقطعی از زمان بناهایشان را سیمانکاری کردهاند؟! برخی فکر میکنند این سیمانکاریها برای فرار از ثبت میراث فرهنگی بوده تا زیبایی خانههای تاریخی را پنهان کنند، اما پس از بررسی به این نتیجه رسیدیم که اینطور نیست، شاید هنگامی که سیمان به عنوان یکی از مصالح جدید ساختمانی وارد ایران شد خیلیها ذوق داشتند از آن استفاده کنند، با این تصور که ساختمانشان محکمتر و مقاومتر خواهد شد. آنها قدر ساختمانهایشان را نمیدانستند و ناخواسته به این آثار هویتی آسیب میرساندند.
وی ادامه میدهد: وقتی سیمانها را تراشیدیم ما هم مانند دیگران فکر میکردیم این سیمانها برای ترمیم آجرنماهاست، اما پس از تراشیدهشدن با سردر زیبا و پرکاری روبهرو شدیم که کتیبههای آجر مهری و رخ بامهای زیبایش چشم را خیره میکرد. آنها را با دقت از زیر سیمان بیرون آوردیم و به تعبیری یک موجود زنده بهگور شده را نجات دادیم، موجودی که هنوز زنده است و نفس میکشد و زیباییهایش هر چشمی را مجذوب خودش میکند.
از حیاط و اتاقهای همکف که بگذریم به طبقه بالا فضای نشیمن خانواده نوریان میرسیم. سه اتاق که به یکدیگر متصل هستند و شامل سالن اصلی در ابعاد ۴ متر و ۲۰ در ۸ متر و نیم در مرکز و دو اتاق ۴*۵ در طرفین است که این راه بهخاطر همان نانوایی مسدود شده است. در حال حاضر از در ورودی که میآیید پلههایی شما را به سمت بالا هدایت میکند، کارشناسان مطمئن نیستند پلههایی که به یکی از اتاقها ختم میشود از ابتدای ساخت بنا در این ساختمان بوده یا جزو الحاقات جدید این خانه است، زیرا در ورودی با دالانی به حیاط متصل میشود و در گذشته مرسوم بر این بوده از حیاط به طبقه بالا بیایند، اما در حال حاضر با احداث پلهها به یکی از اتاقهای طبقه بالا میکنیم، آن اتاق حکم سرسرای ورودی را پیدا کرده است. این را هم بگوییم گفتهها حاکی از آن است که در گذشته پلههای تیز چوبی و آجری بوده، اما اکنون برای بازسازی از پلههای فلزی استفاده شده است.
شاید در مرحله اول به چشم نیاید، اما رنگآمیزی بنا در بازسازی آن اهمیت ویژهای دارد. این ساختمان در و پنجرههای متعدد چوبی دارد؛ که پنجرههای دو قاب یا دو جداره آن زیباییاش را چند برابر کرده است. یک جداره آن شیشهخور و جداره دیگر آن سَلب است که برای امنیت و پیشگیری از سرما و گرما آن جداره را میبستند. قبل از بازسازی پنجرههای رنگ و رو رفته به رنگهای کرم و قهوهای به چشم میخورد، اما برای بهسازی و بازسازی آن استادان مرمت کار به رنگ ظاهری اکتفا نکردند و با تلاش بسیار به رنگ اولیهاش رسیدند.
گلستانی دراینباره توضیح میدهد: حدود ۶۰ متر مربع در این طبقه در و پنجره چوبی داریم که حدود ۱۵۰ نفرروز نقاش در آن کار کردهاند. سه نقاش مدت ۴۵ روز درگیر ترمیم دیوارها و در و پنجره به سبک قدیم بودند. پنجرههای ساختمانی که بالغ بر ۸۰ سال عمر دارند چند بار رنگ شده و به قول آقای نقاش ۱۰ لایه رنگ خورده است. آنها توانستند با مشعل رنگ جدید را بسوزانند و به رنگ اولیه برسند. رنگی که این روزها میدیدیم سفید بود و رنگ قدیم آن لاجوردی، بالأخره نمونه رنگ را درآوردیم و در پنجره به رنگ لاجوردی قدیمش درآمد. دیوارها هم سفید بود، پس از برداشتن رنگهای جدید به رنگ آبی آسمانی رسیدیم که همان رنگ را هم به دیوارها زدیم و با بنایی تازه و نو مواجه شدیم.
هر قسمت از این خانه را که نگاه کنید زیبایی خاص خودش را دارد که منحصر به فرد است و به ما نشان میدهد گذشتگانمان چقدر با ذوق و سلیقه بودهاند. هر چند کف پنجرهها خیلی به چشم نمیآیند، اما از این قاعده مستثنا نیستند و نهایت ذوق و سلیقه در آنها بهکار رفته است. گلستانی دراین باره توضیح میدهد: قدیمیها اجازه نمیدادند قناسی ساختمانها به چشم بیاید، فضاهای داخلی ساختمان کاملا گونیا بوده و این قناسی را در جرزها میانداختند، برای همین اغلب کف پنجرههای قدیمی ذوزنقه شکل بودند تا کجی ساختمان در آن دیده نشود. وی با اشاره به کاشیهای پشت پنجره توضیح میدهد: با توجه به ذوزنقهای بودن اینها نشان میدهدکاشیها سفارشی برای همین قسمتهای ساختمان ساخته شده است. رنگ اُخرایی یا زرد که روی کاشیها مشاهده میشود مربوط به دوره قاجار است. از طرفی وجود طرحهای کارتپستالی مانند نقش شیری که گاوی را شکار کرده، مرغابی و پرنده و نقش فیل با شیر یا پلنگ روی کاشیها، هنر ایرانی التقاطی را به ما نشان میدهد. در آن زمان عکس کارتپستالهایی که از فرنگ میآمد روی کاشیها کار میشد. همچنین گلهایی که بر روی این کاشیها ترسیم شده از روی کارتپستالها یا صابونها برداشته میشدند که معروف به گلهای صابونی هم بودند.
وی درباره سقفهای این ساختمان میگوید: سقفهای این ساختمان همه چوبی بودند که متأسفانه فرسوده شده و با گذشت زمان تخریب میشود، بهسازی آن بهصورت اول، هزینه زیادی به دنبال دارد. کف بنا سرامیک شده است و به احتمال زیاد کف اولیه آن گچی بوده است. ایوان بزرگ این بنا هم آسیب دیده که برای استحکام سقف شکسته و آسیبدیده تیغهای چوبی را تعویض کردهاند و دو شمع اضافه هم زدهاند. این ایوان ۵ یا ۶ ستون چوبی ۸ ضلعی زیبا داشته که همه آنها به رنگ فیروزهای بوده و این روزها اثری از آن به چشم نمیخورد.
گلستانی از مرمتهای این بنا میگوید: قبل از آمدن ما به این ساختمان دو سه سالی متروکه بوده و قبلتر آن هم خانه مسکونی، مستأجر قبلی سرویس بهداشتی و حمام در مسیر پلهها درست کرده بود. ما میخواستیم آن را بازسازی کنیم. این الحاقات برای ساختمان نامناسب بود حمام را جمع کردیم و دری را به واسطه حمام که به ایوان باز میشد با تیغه و کاشیکاری بسته بودند. آن در را از زیر کاشیها بیرون آوردیم قدری که در بنا کنجکاوی کردیم متوجه شدیم سرویس بهداشتی در پاگرد راهپلههایی که به حیاط میرسد ساخته شده است. با جمعآوری سرویس بهداشتی به راهپله رسیدیم و فضای جدیدی در این ساختمان پیدا کردیم که مالکان قبلی هم از آن بیخبر بودند. نکته این است که نانوایی حیاط را گرفته و ورودی پله از حیاط را کور کرده است و کسی که بالا سکونت داشته مسیر راه پله به حیاط را مسدود و پشت آن سرویس بهداشتی بنا کرده و در واقع راه پله این وسط گیر افتاده بود. پله به اضافه دو فضا در زیر اتاق بزرگی است که سالها آن زیر محبوس بوده و رطوبت در آنجا جمع شده و تعداد زیادی در و پنجرههای قدیمی و حجم زیادی نخاله ساختمانی در آنجا قرار داشت.
زمانی که ساختمان را تحویل گرفتیم روی ایوان آن یک آشپزخانه و آبدارخانه درست کرده بودند و راهپلهها هم برای احداث سرویس بهداشتی بسته شده بود. رطوبت آشپزخانه تیرهای چوبی را پوسانده و معماری زیبای ایوان را تخریب کرده است. وقتی الحاقات جدید و اضافه را تخریب کردیم با معماری پیچیده و زیبای ساختمان مواجه شدیم. دری که به اتاق جبهه شرقی مشرف میشد و اکنون محل استراحتگاه نانوا و کارگرانش است. از آن طرف هم راه پلهها به زیرزمین تاریک ختم میشوند. بهدلیل ساخت و سازهای غیراصولی زیرزمین هم محبوس شده بود و راهی برای تنفس نداشت و با گذر زمان دچار رانش شده. باز شدن راهپلهها سبب شد تا زیرزمینی راهی برای تنفس داشته باشد.
گلستانی درباره تاریخچه این بنا توضیح میدهد: این بنا جزو بناهای دوره قاجار و سبک معماریاش به سبک تهران است. شاید حدود ۱۲۰ سال قدمت داشته باشد. ساختار آن سه وجهی است که معماری آن از نظام درونگرا و برونگرا پیروی میکند. نظام درونی آن همان حیاط مرکزی است که در وسط قرار دارد و در حال حاضر توسط نانوایی محصور شده است و نظام برونگرای آن که به دوره قاجار برمیگردد و همان قسمتهای ساختمان است که رو به بیرون ساخته شدهاند.
وی درباره معماری سبک قاجار بیان میکند: معماری قاجار سبک معماری قرن ۱۳ و ۱۴ است. برخی تاریخ نگاران این دوره را دوره تقلید از سبک معماری غربی هم میدانند. بناهای معماری زیادی در دوره قاجار بنا نهاده شده است که از آن جمله میتوانیم به کاخ گلستان، مدرسه آقابزرگ، خانه توکلی، خانه ملک، خانه داروغه و... اشاره کرد. اواسط حکومت قاجار بناها هنوز منطبق براصول سنتی ساخته میشدند، ولی عناصر و تزیینات اروپایی وارد معماری خانهها شده و با تأثیر قرار دادن تزیینات نماها، رفته رفته به معماری فضاهای داخلی خانهها تعمیم یافت. سرسرای ورودی با پلکانهایی که از وسط این سرسرا آغاز میشود و از پاگرد به دو شاخه در جهت مقابل یکدیگر به بالا ادامه مییابد. معماری کشور روسیه از اواسط سلطنت ناصرالدین شاه به بعد رواج یافت. معماری خارجی با طرحهای تزیینی ایرانی از قبیل کاشیکاری، آیینهکاری، گچبری و ازارهبندی همراه شد که گوشهای از معماری عصر قاجاریه را نشان میدهد. در این دوره هنوز سازماندهی فضاها مطابق با الگوی معماری ایرانی است و طرح پلان ایرانی و درونگرا، ولی عناصری از جمله ایوان ستوندار، سرستونهای به سبک معماری اروپا، فرم در و پنجره، کتیبهها و فرم سر درها، وجود نقاشیهای دیواری در اتاقها و موتیفهای مورد استفاده در تزیینات بنا تغییر یافته و معماری آن به فرم اروپایی نزدیکتر شد. هنوز در این دوره نظم پلان با نما منطبق بود و یکی از بارزترین مشخصههای این دوره، قرارگیری راه پله در محور اصلی ساختمان است.
وی میافزاید: در معماری سنتی ایران پله به عنوان یک عنصر مهم و نمایان بهویژه در فضای ورودی استفاده نمیشد و معمولاً پلهها را با ارتفاع زیاد و در نقاطی از ساختمان قرار میدادند که از جلوه و زیبایی چندانی برخوردار نبود. کاربرد پله به عنوان یک عنصر نمایان در معماری خانههای این دوره به تقلید از معماری اروپا رایج شد. ایوان ستوندار یکی دیگر از مشخصههای بارز این دوره است که در خانه نوریان خودنمایی میکند.
تأکید زیاد کارشناسان بر استفاده از آجر مهری ذهن ما را به این سمت برد که این آجرها چه تفاوتی با دیگر آجرها دارد. گلستانی دراینباره میگوید: در گذشته آجرها به دو صورت آجر پیشبر و آجر مهری استفاده میشد. آجر پیشبر، با توجه به طرح و نقشه تهیه شده در اندازههای مشخص، در محل نزدیک به کار، خشت نیمه خشک را با سیم یا چاقو به شکل مورد نظر برش میدادند و بعد از خشک شدن کامل به کوره میبردند. آجرهای پیشبر از نظر سطح در دو نوع ساده و نقشدار بودند. آجر پیشبر در دو دسته آجر و آجر سفال ساخته میشوند. در آجر مهری، روی آن نقش برجسته یا فرو رفتهای ایجاد شده است. نقشاندازی روی آجر چه بهصورت برجسته و چه فرو رفته عمدتا به کمک قالب انجام میشده است. این آجرها از نظر شکل گونههای مختلفی دارند و به صورتهای لوزی، بادامی، ستارهای شکل و چلیپا تولید میشوند.